در انتظار خورشید

حبه انگور مامان

1392/4/17 13:47
نویسنده : عسل
175 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه وقتی میخواستم برم دکتر خیلی استرس داشتم،اگه بگه که تو را ندارم چیکار کنم.صدقه برای

 

سلامتیت دادم و رفتم دکتر چقدرانتظار سخت بود.خلاصه رفتم تو مطب دکتر و گفتم سریع

 

سونو گرافی را انجام بده.خدا را شکر دکتر گفت:همه چیزت خوب خوبه.اونوقت یه نفس راحتی کشیدم و

 

تاپتاپ قلب کوچولو حبه انگورم را از توی مانیتور دیدم،با تمام وجود عاشقت شدم.

 

هر روز برای دیدنت روزشماری میکنم تا تو را زودتر در آغوش بگیرم گل نازم.

 

همیشه سالم و خوب باش نازنینم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)